دلتنگی های عاشقی |
کی شود با تو به مهمانی یار رفت
****** (سروده: خسته)
[ پنج شنبه 91/4/29 ] [ 3:6 عصر ] [ منتظر ]
[ نظر ]
آدم که دستش رفت سمت درخت ، دیگر بهشت خانه انسان نبود وزمین شد مأوایش. قبیله پسران حوا دلش گرفتار بهشت بود ولی کسی نشانی نداشت .خدا کلماتش را فرستاد، همه با عطر گل های محمدی ،ولی انگار قوم هبوط کرده پای رفتنش لنگ میزد ودر کارزار عقل و ابلیس بیشتر وقت ها جای دیوار حق به نفس تکیه میزد.برای همین از آسمان دور و دورتر شد. زمین پر شد از راهزنان که باتیغ های برهنه سر از حق می بریدند حتی اگر شش ماهه باشد. کار سیاه مستان به جایی رسید که به سمت ماه و خورشیدسنگ می انداختند.پس خدا اراده کرد آخرین ستاره را بالا ببرد؛ جایی که کسی نمی شناخت. تا روز حیرانی پسران آدم ، تا ساعتی که همه دیوارهای پوک فرو بریزد تا روزی که تنها یک دیوار عطر نماز میدهد، بر جای مانده است و مردی به آن تکیه می زند وصدایش می پیچد در گوش عالم " انا المهدی"
*********************** برگرفته از مجموعه نگاره های مناسبتی راز نگار [ دوشنبه 91/4/19 ] [ 6:4 عصر ] [ منتظر ]
[ نظر ]
سلام مولا، مان منتظریم تا شب نیمه شعبان در کنار شما جشن شادی به پا کنیم وهمرا ه با شما این شب قدر را در کنار قبر جد غریبت حسین(علیه السلام) به احیا بنشینیم.
[ چهارشنبه 91/4/14 ] [ 7:1 عصر ] [ منتظر ]
[ نظر ]
|
ساخت فلش مدیا پلیر |
[ قالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : shahtor ] |