|
دلتنگی های عاشقی 
|
این روزها زیاد یاد آن مادری می افتم که رفت پیش امام صادق علیه السلام... گفت پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته خیلی نگرانم... حضرت فرمودند : صبر کن پسرت برمیگردد... رفت وچند روز دیگر برگشت وگفت پس چرا پسرم برنگشت ... حضرت فرمودند:مگر نگفتم صبر کن؟... خب پسرت برمیگردد دیگر... رفت اما از پسرش خبری نشد ... برگشت؛ آقا فرمود: مگر نگفتم صبر کن؟... دیگر طاقت نیاورد،گفت: آقا چقدر صبر کنم ؟نمیتوانم صبر کنم، به خدا طاقتم تمام شده... حضرت فرمود برو خانه پسرت برگشته ... رفت خانه دید واقعا پسرش برگشته ... آمد نزد امام صادق گفت آقا جریان چیست؟نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل میشود؟ آقا فرموده بود به من وحی نازل نشده اما "عند فناء الصبر یأتی الفرج" صبر که تمام شود فرج می آید...
کاش صبرمان تمام می شد و او می آمد...
***************************** وسایل الشیعه ج15.باب استحباب الصبر فی جمیع الامور حدیث20462
[ جمعه 92/7/19 ] [ 4:41 عصر ] [ منتظر ]
[ نظر ]
که دنبال شناسائی خطاهائی است که من انجام داده ام و یا مستحق جهنم ...! مانند دوچرخه سواری با یک دوچرخه دو نفره است و دریافتم او خیلی بهتر شد ، وقتی کنترل زندگی دست من بود قابل پیش بینی و معمولا فاصله ها را از کوتاهترین مسیر میرفتم... با سرعت بسیار زیاد حرکت کند و به من پیوسته میگفت : من نگران و مضطرب بودم پرسیدم « مرا به کجا می بری ؟ » [ پنج شنبه 92/7/18 ] [ 4:47 عصر ] [ منتظر ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ  ساخت فلش مدیا پلیر |
| [ قالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : shahtor ] |
