پيام
+
*خدايا تو قلب مرا مي خري؟*
دلم را سپردم به بنگاه دنيا
وهي آگهي دادم اينجا وانجا
وهر روز براي دلم
مشتري آمد ورفت
وهي اين و آن سرسري آمد ورفت
ولي هيچ کس واقعا اتاق دلم را تماشا نکرد
دلم ،قفل بود ، کسي قفل قلب مرا وا نکرد
يکي گفت :چرا اين اتاق پر از دود و آه است
يکي گفت: چه ديوارهايش سياه است!
يکي گفت: چرا نور اينجا کم است.
وآن ديگري گفت: وانگار هر آجرش
فقط از غم و غصه و ماتم است.

آشناي قريب
91/6/31
منتظر دلبر
و رفتند و بعدش دلم ماند بي مشتري
ومن تازه آن وقت گفتم:
*خدايا تو قلب مرا مي خري؟*
فرداي آن روز خدا آمد و
توي قلبم نشست ودر را به روي همه
پشت خود بست
ومن روي آن در نوشتم:
ببخشيد ديگر براي شما جا نداريم ،ازاين پس به جز او کسي را نداريم.
*پوريا*
فوق العادست
*پوريا*
:))))
منتظر دلبر
شعري از عرفان نظرآهاري / مجله خانه خوبان
منتظر دلبر
خيلي ممنون از همه دوستان